آی واژه | خاقانی

بازار دهر بوالهوسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند
بازار دهر بوالهوسان دارند
در غم سرای عاریت از شادی
در غم سرای عاریت از شادی
در غم سرای عاریت از شادی
در غم سرای عاریت از شادی
گر هیچ هست هیچ کسان دارند
گر هیچ هست هیچ کسان دارند
گر هیچ هست هیچ کسان دارند
گر هیچ هست هیچ کسان دارند
عزلت گزین ز پیش گه گیتی
عزلت گزین ز پیش گه گیتی
عزلت گزین ز پیش گه گیتی
عزلت گزین ز پیش گه گیتی
کان پیشگاه باز پسان دارند
کان پیشگاه باز پسان دارند
کان پیشگاه باز پسان دارند
کان پیشگاه باز پسان دارند
نیکان عهد را به بدی کردن
نیکان عهد را به بدی کردن
نیکان عهد را به بدی کردن
نیکان عهد را به بدی کردن
عذری بنه که دسترس آن دارند
عذری بنه که دسترس آن دارند
عذری بنه که دسترس آن دارند
عذری بنه که دسترس آن دارند
از سفلگان نوال طلب کم کن
از سفلگان نوال طلب کم کن
از سفلگان نوال طلب کم کن
از سفلگان نوال طلب کم کن
کایشان دم و بال رسان دارند
کایشان دم و بال رسان دارند
کایشان دم و بال رسان دارند
کایشان دم و بال رسان دارند
بیرون همه صفا و درون تیره
بیرون همه صفا و درون تیره
بیرون همه صفا و درون تیره
بیرون همه صفا و درون تیره
گویی نهاد آینه سان دارند
گویی نهاد آینه سان دارند
گویی نهاد آینه سان دارند
گویی نهاد آینه سان دارند
دولت به اهل جهل دهند آری
دولت به اهل جهل دهند آری
دولت به اهل جهل دهند آری
دولت به اهل جهل دهند آری
خوان مسیح خرمگسان دارند
خوان مسیح خرمگسان دارند
خوان مسیح خرمگسان دارند
خوان مسیح خرمگسان دارند
اقلیم، خادمان و زنان بردند
اقلیم، خادمان و زنان بردند
اقلیم، خادمان و زنان بردند
اقلیم، خادمان و زنان بردند
آفاق، خواجگان و خسان دارند
آفاق، خواجگان و خسان دارند
آفاق، خواجگان و خسان دارند
آفاق، خواجگان و خسان دارند
خاقانیا نفس که زنی خوش زن
خاقانیا نفس که زنی خوش زن
خاقانیا نفس که زنی خوش زن
خاقانیا نفس که زنی خوش زن
کانجا قبول خوش نفسان دارند
کانجا قبول خوش نفسان دارند
کانجا قبول خوش نفسان دارند
کانجا قبول خوش نفسان دارند